سه‌شنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۶

هواستان به فنجان ها پرت نشود

گاهی اوقات به قدری هواسمون بـه وسایل زندگی پرت می­شه کـه از زندگی کـردن باز می­مونیم. بعضی مواقع هم دیر می­فهمیم که از زندگی کردن باز موندیم و تو این مدت فقط به اسباب و وسایل اون پرداختیم تا به اصل زندگی کردن!
*****
گروهی از فارغ التحصیلان پس از گذشت چنـد سال و تشکیـل زندگی و رسیدن به موقعیت­های خوب کاری و اجتماعی طبق قرار قبلی به دیدن یکی از اساتید مجرب دانشگاه خود رفتند. بحث جمعی آنها خیلی زود به گله و شکایت از استرس­های ناشی از کار و زندگی کشیده شد. استاد برای پذیرایی از میهمانان به آشپزخانه رفت و با یک قوری قهوه و تعدادی از انواع قهوه­خوری­های سرامیکی، پلاستیکی و کریستال که برخی ساده و برخی گران قیمت بودند بازگشت؛ سینی را روی میز گذاشت و از میهمانان خواست که از خود پذیرایی کنند.
پس از آنکه همه برای خود قهوه ریختند استاد گفت: اگر دقت کرده باشید همه متوجه شده­اید که همه، قهوه­خوری­های گران قیمت و زیبا را برداشته­اید و آنها که ساده و ارزان قیمت بودند در سینی باقی مانده­اند، البته این امر برای شما ساده و بدیهی است! سر چشمه همه مشکلات و استرس­های شما هم همین است: شما فقط بهترین را برای خود می­خواهید. قصد اصلی همه شما نوشیدن قهوه بود اما آگاهانه قهوه­خوری­های بهتر را انتخاب کردید و البته در این حین به آنچه دیگری بر می­داشت نیز توجه داشتید.
بـه ایـن ترتیب اگـر زندگـی قهوه باشـد، شغل، پـول، موقعیت اجتمـاعی و ... همـان قهوه­خوری­های متعدد هستند. آنها فقط ابزاری برای حفظ نگهداری زندگی­اند، اما کیفیت زندگی در آنها فرقی نخواهد داشت.
گاهی، آن قدرحواس ما متوجه قهوه­خوری­هاست که اصلاً طعم و مزه قهوه موجود در آن را نمی­فهمیم.
پس دوستان من حواستان تماماً به فنجان­ها پرت نشود ... از نوشیدن قهوه هم لذت ببرید.

هیچ نظری موجود نیست: