سه‌شنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۷

گاهی به نگاهت نگاه کن!

انیشتین می­گفت: «آنچه در مغزتان می­گذرد، جهانتان را می­آفریند
استفان کاوی - از سرشناس­ترین چهره­های علم موفقیت - احتمالاً با الهام از همین حرف انیشتین است که می گوید: «اگر می­خواهید در زندگی و روابط شخصی تان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایش­ها و رفتارتان توجه کنید. اما اگر دلتان می­خواهد قدم­های کوانتومی بردارید و تغییرات اساسـی در زندگـی تان ایجـاد کنیـد بایـد نگرش­هـا و برداشت­هایتان را عوض کنید
او حرف­هایش را با یک مثال خوب و واقعی، ملموس­تر می­کند:
«صبح یک روز تعطیل در نیویورک سوار اتوبوس شدم. تقریباً یک سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند و یا سرشان به چیزی گرم بود و در مجموع فضایی سرشار از آرامش و سکوتی دلپذیر برقرار بود تا اینکه مرد میان­سالی با بچه­هایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر کرد. بچه­هایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب می­کردند. یکی از بچه­ها با صدای بلند گریه می­کرد و یکی دیگر روزنامه را از دست این و آن می­کشید و خلاصه اعصاب همه­مان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچه­ها که دقیقاً در صندلی جلویی من نشسته بود، اصلاً به روی خودش نمی­آورد و غرق در افکار خودش بود. بالأخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض باز کردم که: آقای محترم! بچه­هایتان واقعاً دارند همه را آزار می­دهند. شما نمی­خواهید جلویشان را بگیرید؟ مرد که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد می­افتد کمی خودش را روی صندلی جابجا کرد و گفت: بله، حق با شماست. واقعاً متاسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی برمی­گردیم که همسرم، مادر همین بچه­ها٬ نیم ساعت پیش در آنجا مرده است. من واقعاً گیجم و نمی­دانم باید به این بچه­ها چه بگویم. نمی­دانم که خودم باید چه کار کنم و ... و بغضش ترکید و اشکش سرازیر شد
استفان کاوی بلافاصله پس از نقل این خاطره می­پرسد: صادقانه بگویید آیا اکنون این وضعیت را به طور متفاوتی نمی­بینید؟ چرا این طور است؟ آیا دلیلی به جز این دارد که نگرش شما نسبت به آن مرد عوض شده است؟ و خودش ادامه می­دهد که: راستش من خودم هم بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم: واقعاً مرا ببخشید. نمی­دانستم. آیا کمکی از دست من ساخته است؟ و... اگر چه تا همین چند لحظه پیش ناراحت بودم که این مرد چطور می­تواند تا این اندازه بی­ملاحظه باشد، اما ناگهان با تغییر نگرشم همه چیز عوض شد و من از صمیم قلب می­خواستم که هر کمکی از دستم ساخته است انجام بدهم.