دکتر وین دایر در کتاب «عظمت خود را دریابید» بحث جالبی میگه:
میگه؛ آدمها دو دسته هستند، غازها و عقابها. هرگز نباید عقابها رو به مدرسه غازها فرستاد و نباید افکار دست و پاگیر غازها فکر عقابها رو مشغول کنه. کسی که مثل غاز هست و تعلیم داده شده نمیتونه درست پرواز کنه و به خار و خاشاک گیر میکنه که مانع پروازش میشه. ولی عقاب رسالتش اوج گرفتنه. عقابی که مثل غاز رفتار میکنه از ذات خودش فرار میکنه.
بدترین چیز ندونستن قوانین عقابهاست. این که ندونیم چطوری عقاب باشیم.
- غازها همه مثل هم فکر میکنند و همیشه هم ادعا میکنند که درست فکر میکنند. افکارشون کپی شده هست و اصلاً خلاقیت نداره. اکثر مواقع هم همگی با هم به نتایج یکسان میرسند چون دقیقاً مثل هم فکر میکنند.
عقابها میدونند زمانی که همه مثل هم فکر میکنند در واقع اصلاً کسی فکر نمیکنه.
- غازها همیشه میدونند غاز دیگه چطوری زندگی کنه بهتره! هر کسی جای کس دیگه تصمیم میگیره. برای همین اکثراً یا دیر به بلوغ (فکری - جنسی - احساسی) میرسن و یا اصلاً بالغ نمیشن.
عقابها به خلاقیت ذهن هر کس اعتقاد دارن و در زندگی، به فرد ماهیگیری یاد میدن و نه ماهی. در محله عقابها هر کسی جای خودش باید فکر کنه و کسی مسئولیت زندگی کس دیگه رو به عهده نمیگیره.
- غازها از جسمشون بیش از حد کار میکشن و تمام توان داشتـه و نداشتـه رو به کـار میگیرن و به نتایج دلخواه نمیرسن.
عقابها اول تمام جوانب کار رو در نظر میگیرن، با توجه به تجارب قبلی و برنامهریزیهای ذهن خلاقشون تصمیم میگیرند و بعد شروع به کار میکنند. عقابها ایمان دارند که تلاش جسمی به تنهایی اصلاً برای کار کافی نیست.
- غازها حریم شخصی ندارند و بارها و بارها وارد حریم خصوصی عقابها میشن چون حرمت ندارند.
عقابها به حریم شخصی هر فردی احترام میزارن و قاطعانه به افرادی که وارد حریم خصوصی اونها میشن تذکر میدن.
- غازها باید همه رو راضی نگه دارند و تمام تلاششون رو در روابط میکنند که همه انسانها، تک به تک از اونها راضی باشند. به جای انجام وظایف و رسالت خودشون، رضایت همه اطرافیان رو با هر زحمتی شده به دست میارن چون اگر به دست نیارن احساس خلاء میکنند.
عقابها میدونند که به دست آوردن رضایت همه افراد امکان نداره و نیمی از مردم همیشه با نیمی از افکار اونها مخالفند و این وظیفه یک عقاب نیست که مخالفانش رو راضی نگه داره.
- غاز نه نمیگه و همش شاکی هست که چرا باید این همه به دیگران توجه کنن.
عقاب در مواقعی که لازم هست، به راحتی نه میگه.
- غاز شرط اول ارتباط رو صمیمیت بیش از حد میدونه.
عقاب شرط اول ارتباط رو احترام متقابل میدونه.
- غاز نمیخواد باور کنه که دشمنی داره.
عقاب میدونه که باید دشمنش رو ببخشه ولی بهش اعتماد نمیکنه.
- غاز از تجربیات درس نمیگیره و فقط آزار میبینه.
عقاب بعد از گذروندن سختی مسئله، به فکر پذیرش مسئله و درسهای ممکنه هست.
- غاز از دلش هیچ وقت حرف نمیزنه.
عقاب با دلش زندگی میکنه.
- غاز یا احساسیه و یا منطقی.
عقاب میدونه که در دورانی از زندگی باید مغز رو پرورش و ورزش دارد و در دورانی دیگه باید دل رو نوازش داد و به حرفهای دل بها داد.
- غاز اشتباه نمیکنه.
عقاب میدونه اگر هیچ وقت اشتباهی نکرده، دلیلش اینه که اصلاً دست به عملی نزده.
- غاز جای دیگران زندگی میکنه.
عقاب میدونه که باید به دیگران کمک کنه ولی جای کسی نباید زندگی کنه چون تجربه خود بودن رو از اون فرد گرفته.
- غاز همیشه همه کار میتونه انجام بده.
عقاب میدونه چه کارهایی رو میتونه انجام بده و چه جایی باید اعلام کنه که از عهده اون بر نمییاد.
- غاز همیشه مجبوره.
عقاب همیشه مختاره و اگر به جبر روزگار مجبـور شد کـاری رو انجـام بـده، میپذیره و میگه: ترجیح میدم این کار رو انجام بدم.
- زمان تفریح غاز مشخص نیست.
عقاب برای تفریحش برنامهریزی میکنه و میدونه که فاصله خالی این نُت تا نُت بعدی در موسیقی، دلیل دلنشین بودن اون هست.
- غاز همیشه ناراضیه و شاکی و همیشه در حال شناخت عامل این بدبختی هست.
عقاب همیشه راضیه و میدونه هر سختی هم، پایانی داره.
- غاز عبادت عادتش شده.
عقاب تکرار و عادت و روزمرگی رو مرگ دل و پرستش میدونه.
- غاز نسبت به عقاب یا احساس برتری میکنه و یا احساس ضعف.
عقاب باور داره برتری وجود نداره. اصل فقط تفاوت است و باعث برتری کسی بر کس دیگه نمیشه.
- غاز زیاد از مغزش کار میکشه، البته بدون بهرهوری لازم.
عقاب مفید فکر میکنه و از اشتباهاتش درس میگیره.
- غاز میخواد غاز باشه چون غاز بودن و نپریدن خیلی آسونتر از پرواز و اوج گرفتن هست.
عقاب بر عقاب بودن اصرار داره، حتی اگر بارها به مدرسه غازها رفته باشه و به خاطر عقاب شدن بهای سنگینی رو بپردازه.
- غازها همیشه میخوان یک عقاب یک جور دیگه باشه، یک جور دیگه عمل کنه! براشون ارتباط هیچ وقت کافی و رضایت بخش نیست.
دقت کن: غاز چون خودش رو نپذیرفته و خودش رو درست نمیشناسه، از تو میخواد که یه جور دیگه عمل کنی! هیچ وقت براش رضایت بخش نیستی و عملاً بهت می گه که براش کافی نیستی چون همیشه یه کاری کم کردی!
سعی کن خودت باشی و بهترین نقش رو داشته باشی (به عنوان دوست - همسر - خواهر - برادر - بچه) ولی سعی نکن که خودت رو مجبور کنی که طبق خواست اون خودت رو تغییر بدی. اون ناراضی به دنیا اومده و از دنیا میره.
میگه؛ آدمها دو دسته هستند، غازها و عقابها. هرگز نباید عقابها رو به مدرسه غازها فرستاد و نباید افکار دست و پاگیر غازها فکر عقابها رو مشغول کنه. کسی که مثل غاز هست و تعلیم داده شده نمیتونه درست پرواز کنه و به خار و خاشاک گیر میکنه که مانع پروازش میشه. ولی عقاب رسالتش اوج گرفتنه. عقابی که مثل غاز رفتار میکنه از ذات خودش فرار میکنه.
بدترین چیز ندونستن قوانین عقابهاست. این که ندونیم چطوری عقاب باشیم.
- غازها همه مثل هم فکر میکنند و همیشه هم ادعا میکنند که درست فکر میکنند. افکارشون کپی شده هست و اصلاً خلاقیت نداره. اکثر مواقع هم همگی با هم به نتایج یکسان میرسند چون دقیقاً مثل هم فکر میکنند.
عقابها میدونند زمانی که همه مثل هم فکر میکنند در واقع اصلاً کسی فکر نمیکنه.
- غازها همیشه میدونند غاز دیگه چطوری زندگی کنه بهتره! هر کسی جای کس دیگه تصمیم میگیره. برای همین اکثراً یا دیر به بلوغ (فکری - جنسی - احساسی) میرسن و یا اصلاً بالغ نمیشن.
عقابها به خلاقیت ذهن هر کس اعتقاد دارن و در زندگی، به فرد ماهیگیری یاد میدن و نه ماهی. در محله عقابها هر کسی جای خودش باید فکر کنه و کسی مسئولیت زندگی کس دیگه رو به عهده نمیگیره.
- غازها از جسمشون بیش از حد کار میکشن و تمام توان داشتـه و نداشتـه رو به کـار میگیرن و به نتایج دلخواه نمیرسن.
عقابها اول تمام جوانب کار رو در نظر میگیرن، با توجه به تجارب قبلی و برنامهریزیهای ذهن خلاقشون تصمیم میگیرند و بعد شروع به کار میکنند. عقابها ایمان دارند که تلاش جسمی به تنهایی اصلاً برای کار کافی نیست.
- غازها حریم شخصی ندارند و بارها و بارها وارد حریم خصوصی عقابها میشن چون حرمت ندارند.
عقابها به حریم شخصی هر فردی احترام میزارن و قاطعانه به افرادی که وارد حریم خصوصی اونها میشن تذکر میدن.
- غازها باید همه رو راضی نگه دارند و تمام تلاششون رو در روابط میکنند که همه انسانها، تک به تک از اونها راضی باشند. به جای انجام وظایف و رسالت خودشون، رضایت همه اطرافیان رو با هر زحمتی شده به دست میارن چون اگر به دست نیارن احساس خلاء میکنند.
عقابها میدونند که به دست آوردن رضایت همه افراد امکان نداره و نیمی از مردم همیشه با نیمی از افکار اونها مخالفند و این وظیفه یک عقاب نیست که مخالفانش رو راضی نگه داره.
- غاز نه نمیگه و همش شاکی هست که چرا باید این همه به دیگران توجه کنن.
عقاب در مواقعی که لازم هست، به راحتی نه میگه.
- غاز شرط اول ارتباط رو صمیمیت بیش از حد میدونه.
عقاب شرط اول ارتباط رو احترام متقابل میدونه.
- غاز نمیخواد باور کنه که دشمنی داره.
عقاب میدونه که باید دشمنش رو ببخشه ولی بهش اعتماد نمیکنه.
- غاز از تجربیات درس نمیگیره و فقط آزار میبینه.
عقاب بعد از گذروندن سختی مسئله، به فکر پذیرش مسئله و درسهای ممکنه هست.
- غاز از دلش هیچ وقت حرف نمیزنه.
عقاب با دلش زندگی میکنه.
- غاز یا احساسیه و یا منطقی.
عقاب میدونه که در دورانی از زندگی باید مغز رو پرورش و ورزش دارد و در دورانی دیگه باید دل رو نوازش داد و به حرفهای دل بها داد.
- غاز اشتباه نمیکنه.
عقاب میدونه اگر هیچ وقت اشتباهی نکرده، دلیلش اینه که اصلاً دست به عملی نزده.
- غاز جای دیگران زندگی میکنه.
عقاب میدونه که باید به دیگران کمک کنه ولی جای کسی نباید زندگی کنه چون تجربه خود بودن رو از اون فرد گرفته.
- غاز همیشه همه کار میتونه انجام بده.
عقاب میدونه چه کارهایی رو میتونه انجام بده و چه جایی باید اعلام کنه که از عهده اون بر نمییاد.
- غاز همیشه مجبوره.
عقاب همیشه مختاره و اگر به جبر روزگار مجبـور شد کـاری رو انجـام بـده، میپذیره و میگه: ترجیح میدم این کار رو انجام بدم.
- زمان تفریح غاز مشخص نیست.
عقاب برای تفریحش برنامهریزی میکنه و میدونه که فاصله خالی این نُت تا نُت بعدی در موسیقی، دلیل دلنشین بودن اون هست.
- غاز همیشه ناراضیه و شاکی و همیشه در حال شناخت عامل این بدبختی هست.
عقاب همیشه راضیه و میدونه هر سختی هم، پایانی داره.
- غاز عبادت عادتش شده.
عقاب تکرار و عادت و روزمرگی رو مرگ دل و پرستش میدونه.
- غاز نسبت به عقاب یا احساس برتری میکنه و یا احساس ضعف.
عقاب باور داره برتری وجود نداره. اصل فقط تفاوت است و باعث برتری کسی بر کس دیگه نمیشه.
- غاز زیاد از مغزش کار میکشه، البته بدون بهرهوری لازم.
عقاب مفید فکر میکنه و از اشتباهاتش درس میگیره.
- غاز میخواد غاز باشه چون غاز بودن و نپریدن خیلی آسونتر از پرواز و اوج گرفتن هست.
عقاب بر عقاب بودن اصرار داره، حتی اگر بارها به مدرسه غازها رفته باشه و به خاطر عقاب شدن بهای سنگینی رو بپردازه.
- غازها همیشه میخوان یک عقاب یک جور دیگه باشه، یک جور دیگه عمل کنه! براشون ارتباط هیچ وقت کافی و رضایت بخش نیست.
دقت کن: غاز چون خودش رو نپذیرفته و خودش رو درست نمیشناسه، از تو میخواد که یه جور دیگه عمل کنی! هیچ وقت براش رضایت بخش نیستی و عملاً بهت می گه که براش کافی نیستی چون همیشه یه کاری کم کردی!
سعی کن خودت باشی و بهترین نقش رو داشته باشی (به عنوان دوست - همسر - خواهر - برادر - بچه) ولی سعی نکن که خودت رو مجبور کنی که طبق خواست اون خودت رو تغییر بدی. اون ناراضی به دنیا اومده و از دنیا میره.
از زندگی عقب نیفتی، چون قرار نیست که غاز باشی
*
عقاب باش و سربلند