سلام.
یکی از دوستان میگفت؛ هرکی یه کودک درون خودش داره و باید به خواستههاش توجه کنه. این صحبتش منو به فکر انداخت. یه مقدار به خودم و دیگران نگاه انداختم دیدم راست میگه. مثال میزنم: نمیدونم دیدید یا نه، افرادی رو که دوست دارن هی ماشینشونو عوض کنن و یک دونه جدید ترش رو بگیرن. یا مبایلشون رو عوض کنن و جدید ترش رو بگیرن. من فکر میکنم این رفتارها از همون کودکه سر میزنه. حالا صحبت اصلیم اینجاست که این رفتارها تا حد معقولش طبیعیه و به نظر من باید باشه. مثلا یکی دوست داره ماشینهای اسباب بازی رو جمع آوری کنه. فکر میکنم یه بار تو اخبار شنیدم که یکی همین کار رو کرده بود. مدلها و شکلهای مختلف ماشینهای اسباب بازی رو جمع کرده بود. به نظر من این کار باعث میشه روح آدم یه آرامشی پیدا کنه. حتی این موضوع نباید باعث خجالت و شرمندگی باشه. چون هرکس به نوعی این رو از خودش بروز میده. فقط شکلش فرق میکنه. اگر هم کسی این مسئله رو مسخره بکنه نباید ناراحت شد.
اجابت نسبی خواستههای کودک درونمون هم معقوله و هم یه آرامش درونی رو به وجود میاره.
«بازی کردن کودکمون با اسباب بازی ها»
لذت بخشه... نه!
یکی از دوستان میگفت؛ هرکی یه کودک درون خودش داره و باید به خواستههاش توجه کنه. این صحبتش منو به فکر انداخت. یه مقدار به خودم و دیگران نگاه انداختم دیدم راست میگه. مثال میزنم: نمیدونم دیدید یا نه، افرادی رو که دوست دارن هی ماشینشونو عوض کنن و یک دونه جدید ترش رو بگیرن. یا مبایلشون رو عوض کنن و جدید ترش رو بگیرن. من فکر میکنم این رفتارها از همون کودکه سر میزنه. حالا صحبت اصلیم اینجاست که این رفتارها تا حد معقولش طبیعیه و به نظر من باید باشه. مثلا یکی دوست داره ماشینهای اسباب بازی رو جمع آوری کنه. فکر میکنم یه بار تو اخبار شنیدم که یکی همین کار رو کرده بود. مدلها و شکلهای مختلف ماشینهای اسباب بازی رو جمع کرده بود. به نظر من این کار باعث میشه روح آدم یه آرامشی پیدا کنه. حتی این موضوع نباید باعث خجالت و شرمندگی باشه. چون هرکس به نوعی این رو از خودش بروز میده. فقط شکلش فرق میکنه. اگر هم کسی این مسئله رو مسخره بکنه نباید ناراحت شد.
اجابت نسبی خواستههای کودک درونمون هم معقوله و هم یه آرامش درونی رو به وجود میاره.
«بازی کردن کودکمون با اسباب بازی ها»
لذت بخشه... نه!